بهبهان بهشت گم شده

این وبلاگ حاوی مطالب مفیدی در زمینه جاذبه های توریستی - طبیعت -تاریخ و فرهنگ شهر باستانی ۶۰۰۰ ساله بهبهان (ارجان) میباشد.

بهبهان بهشت گم شده

این وبلاگ حاوی مطالب مفیدی در زمینه جاذبه های توریستی - طبیعت -تاریخ و فرهنگ شهر باستانی ۶۰۰۰ ساله بهبهان (ارجان) میباشد.

درباره بهبهان ۳

داستان شهر ارگان، بهبهان قدیم
ناصرخسرو قبادیانی که در سال 443 ه.ق. به ارجان سفر کرده می نویسد:(۲۵)

ارجان شهری بزرگ است. و در او بیست هزار مرد بود. ودر جانب شرقی آن رودی است

 که از کوه در آید و به جانب شمال آن رود،چهار جوی عظیم بریده اند و آب از میان شهر

به در برده، که خرج بسیار کرده اند و از شهر بگذرانیده و به آخر شهر بر آن باغها

و بستانها ساخته و نخل و نارنج و زیتون بسیار باشد.(25) (8 )آثار چهر نهر مزبور امروز

 نیز وجود دارند. (25)شهرارجان 6 دروازه به نامهای دروازه اهواز، دروازه ریشهر، دروازه شیراز

، دروازه میدان، دروازه کیالین(کیل کنندگان)،

دروازه رصافه(سنگ فرش) داشته است. خانه شاه که امروزه ویرانه ان به سرای ملک معروف است

، در جنوب شرقی شهر قرار داشته و بازار، که هنوز خرابه هایش را بازار ارجان گویند، در شمال

شرقی خانه شاه بوده است.(25)بزرگترین تل شهر ارجان، همایون یا تل حومه است. در جلو تل،

 همایون دروازه نام دارد و احتمالا یکی از ششدروازه شهر است.(25) (9)
مسعودی مولف کتاب مروج الذهب در شرح آتشکده های ده گانه قدیم ایران می نویسد:(25)

«آتشکده دیگر در شهر ارگان فارس{تا چند سال پیش جزو فارس بوده و پیش از انقلاب به خوزستان

 ملحق شد} بود و به روزگار بهراسف بنا شده بود. این ده اتشکده پیش از ظهور زرادشت پسر

اسبیمان، پیامبر مجوس،بوده است.»(25) (10)

با توجه به بعثت زرتشت در سال 630 ق.م. تولد وی را در حدود همین سالها نوشته اند.(فرهنگ مترجم، ش2817.)

آتشکده ارجان یا ارگان حدود 800 سال قبل از میلاد، فروزان بوده است و اگر بهراسف نیز همان بیوراسف

یا ضحاک باشد

، قدمت شهر ارجان به 2213 ق.م. می رسد. (7)
ایالت ارجان قبل از ساسانیان موسوم به آریاگان یعنی محل سکونت آریاها و مرکز آن شهر قدیمی ارگان

(مخفف آریاگان) بود.

 در دوره اسلامی واژه ارگان را معرب کرده، ارجان نامیدند.(25)
در آغاز سده 6 ه.ق. عوامل زیر باعث خرابی تریجی شهر ارجان شدند: شکستن سد ارجان و مختل شدن

 امور کشاورزی؛

ناامنی منطقه در اثر استیلای ملاحده بر قلاع{قلعه ها} اطراف شهر؛ نداشتن دیوار دفاعی و نیروی نظامی به

 منظور حفظ امنیت

 این سرزمین.(25 )بعضی نیز زلزله ای عظیم را عامل آن دانسته اند.
پس از خرابی ارجان، شهر بهبهان که از روستاهای تابع آن بود، رو به آبادی نهاد و به مرور شهری شد که

جانشین ارجان گردید.(25) (۱۱)

 

ادامه دارد ....

درباره بهبهان ۲

سابقه تاریخی
در قدیم، مرکز حکومتی این ناحیه، «ابزقباد»، «به از آمد قباد»، «قباد خره»، و «ارگان» نام داشت. (1)
حمزه اصفهانی می نویسد:(1)
«قباد، شهری بنا کرد و به از آمد کواد که همان ارجان است و به آمد یعنی بهتر از آمد، و ولایتی را تابع آن کرد.» (1) (3)
مقدسی در وصف بهبهان می نویسد:(1)
ارجان خوره ای(ولایتی) است بس مهم دشتی و کوهستانی و دریایی پر از درختان نخل، انجیر، زیتون و دخل نعمتهای فراوان است. عضدالدوله دیلمی مکرر میگفت: مقصود من از داشتن عراق عرب بلند نام است و از داشتن ارجان، دخل آن. و ارجان نام پیر قرقیسیا، پسر فارس بوده که از پدرش قهر کرده و از نزدش خارج شد و این ولایت را آباد کرد. (1) (4)

یاقوت حموی درباره شهر ارجان گفته است:(1)
فارسیان گویند نخستین کسی که ارجان را احداث کرد، قبادبن فیروز بود.در زمانی که ملک را از جاماسب پس گرفت و با رومیان بجنگید و میافارقین و آمد[دیار بکر] را فتح کرد، پس امر کرد شهری در مرز فارس و خوزستان احداث کردند و آن را ابز قباد نام نهادند و اسیران آن دو شهر را در انجا ساکن ساخت و این ولایت تشکیل گردید.(1)

نام بهبهان برای اولین بار در نیمه دوم سده 8 ه.ق. در تاریخ ذکر شده است. مولف فارسنامه ناصری ضمن شرح وقایع سال 786 ه.ق. می نویسد:(1)
شاه منصور که دراواخر حیات شاه شجاع، والی شوشتر بود، اخبار سلطان زین العابدین و شاه یحیی را شنید در طمع مملکت فارس افتاده از بهبهان و شولستان تا حدود کازرون را تاخته، خرابی بسیار نمود...(1) (5)

شرف الدین علی یزدی، مولف ظفرنامه، در شرح وقایع سال 795 ه.ق. و لشکر کشی تیمور گورکان به فارس می گوید:(1)
حضرت صاحبقران همان روز به سعادت سوار شد و از آب رامهرمز عبور فرموده فرود آمد و روز یکشنبه به آب می رسیده نزول نمود و روز دوشنبه از جایزان ایوار کرده صحرای زهره مخیم نزول ساخت و روز سه شنبه از کردستان{روستایی در نزدیکی بهبهان} و آب ارغوان گذشته بهبهان معسکر نصرت آشیان گشت...(1)(6)

در سده 9 ه.ق. مولی علی فرزند سید محمد مشعشعی{محمد مشعشع فردی عرب بود که در حدود همین سده از عربستان گروهی از عشایر عرب را با خود همراه ساخت و با ادعای مهدویت شهر عجم نشین هویزه را مورد تاخت و تاز قرار داد و به تدریج در سده های بعد دامنه این تاخت وتاز به نواحی داخلی خوزستان نیز کشیده شد، بدین نحو که بسیاری از عشایر عرب به اینان پیوسته و به درون خوزستان خزیدند. اینان اولین اعرابی بودند که به درون مرزهای کنونی خوزستان وارد گشتند و اعقاب اینان هم اکنون در برخی قسمتهای خوزستان نیز زندگی می کنند. داستان معشعیان در ادامه خواهد آمد و پیش از آن در خوزستان هیچ عربی یافت نمی شد و جملگی فارس بودند}.
_که حضرت علی(ع) را خدا میخواند و مدعی بود که روان آن حضرت، که روان خداست، به کالبد او در امده، و دعوی خدایی می کرد، از بغداد به هویزه و سپس به بهبهان آمد. در این شهر پیر بوداغ، حاکم بهبهان، تیر اندازانی را برانگیخت تا این علی اللهی را به هنگامی که در رودخانه کردستان(مارون) تن شویی می کرد، آماج تیر کرده، بکشتند و مردم را از دست سیاهکاریهای او رها کردند.(1)
در سال 955 ه.ق. القاس میرزا پسر شاه اسماعیل صفوی خانه ها و بازار بهبهان را آتش زد و از راه زیدون به شوشتر رفت.(1)

ادامه دارد...

درباره بهبهان۱

                    وجه تسمیه بهبهان:

واژه «بهو» به معنی کوشک است. به نظر می رسد آن عده از مردم ارجان{ارگان} که به کوشک دشت آمده و در آنجا ساکن شده اند، خانه هایی به سبک خانه های ارجان بنا کرده که بهتر از بهو بوده اند. از این رو آن را «بهبهو» یعنی بهتر از کوشک گفته اند. امروز نیز به گویش محلی، بهبهان را «بهبهو» می گویند. «بهبهو» به مرور زمان تطور یافته و «بهبهان» شده است.(1)
برخی از مورخان وجه تسمیه بهبهان را چنین نوشته اند که ساکنان اولیه این شهر در «بهون» یا سیاه چادر زندگی می کرده اند، بعدها خانه هایی ساختند که بهتر از بهون بود و آن را «به» از «بهان» و بعد «بهبهان» گفتند.(1)
به هر حال بهبهان در سده 8 ه.ق. شکل شهر به خود گرفت ..(1) (2)
«گویش مردم بهبهان ترکیبی از پهلوی و خوزی باستان می باشد که در آن کاربرد واژه های خوزی{ زبان پیوندی یا یافثی_ رج:حفاری هفت تپه دشت خوزستان، دکتر عزت ا.. نگهبان، چاپ انتشارات علمی و فرهنگی} قابل ملاحظه است. مردم این شهرستان، فارس و شامل مردم شهر باستانی ارگان - جایی که جام کیخسرو، پادشاه کیانی، جام زندگی و حلقه قدرت، در آن پیدا شد - و گروهی از طوایف بختیاری می باشند. مردم این شهرستان مردمی بسیار باهوش و متدین می باشند. در فصل بهار، دشت های اطراف این شهر غرق از گل نرگس است. »

(13)

ادامه دارد...